یا علی ابن موسی الرضا
آقا دلداه ات این روزها حال خوبی ندارد …
لطفا نگاهش کن …
خوب میداند رو سیاه ست
اما ، کجا رود ؟ وقتی …
جز شما مهربانتر سراغ ندارد …
آقا دلداه ات این روزها حال خوبی ندارد …
لطفا نگاهش کن …
خوب میداند رو سیاه ست
اما ، کجا رود ؟ وقتی …
جز شما مهربانتر سراغ ندارد …
من امشب دستهارا برده ام بالا
سپردم دل به آن والا
وازعمق وجودخود خدایم را صداکردم
نمی دانم چه میخواهی ولی امشب برای تو
برای رفع غمهایت
برای قلب زیبایت
برای آرزوهایت
به درگاهش دعاکردم
ومیدانم خدا ازآرزوهایت خبردارد
ودرقلبم یقین دارم دعاهایم اثر دارد
ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺩﺯﺩﯾﺪﻥ ﻧﺎﻥ !.. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺶ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﺮﺩ: ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺑﻤﯿﺮﻡ !.. ﻗﺎﺿﯽ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺯﺩ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ , ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ !.. ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺎﺿﯽ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﺑﺖ ﺣﮑﻢ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﻮﺩ !.. ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﯾﮏ ﻧﺎﻥ ﺩﺯﺩﯼ ﮐﻨﺪ !.. ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺟﻠﺴﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ 480 ﺩﻻﺭ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ،ﻗﺎﺿﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ !..
ﺭﻭﺯﻩ، ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻓﻘﺮﺍست نه بستن دهان.
وقتی سکوت خدا را دیدی نگو خدا با من قهر است! او به تمام کائنات فرمان سکوت داده تا حرف دلت را بشنود… پس حرف دلت را به او بگو! الهی؟! به حق این ماه قشنگ “رمضان” هیچ آرزویی “آرزو” نماند.
” شیطان ” اندازه یک حبه قند است
گاهی می افتد توی فنجان دل ما
حل می شود
آرام آرام …
بی انکه اصلا بفهمیم و روحمان سر می کشد
آن را …
آن چای شیرین را …
شیطان زهرآگین دیرین را…
آن وقت او خون می شود
در خانه تن می چرخد و می گردد و می ماند آنجا
او می شود ” من “!!!
مراقب باشیم …
روزی جوانی از پیری نصیحتی خواست …
پیر گفت : ای جوان قرآن بخوان
قبل از آنکه برایت قرآن بخوانند …
نماز بخوان
قبل از آنکه برایت نماز بخوانند ….
از تجربه دیگران استفاده کن
قبل از آنکه تجربه دیگران شوی …
زندگی پر از گره هایی است
که توآن را نبسته ای …
اما باید تمام آنها را ..
به تنهایی باز کنی ..
تنهای تنها …!
ولی اگر به خدا توکل کنی ،
او گره ها را یکی یکی برایت باز می کند …
1- نگاه كردن به عقب و تشكر ازخدا
2- نگاه كردن به جلو و اعتماد به خدا
3- نگاه كردن به اطراف و خدمت به خدا
4- نگاه كردن به درون و پیدا كردن خدا
99 درصد از نگرانی های ما اتفاق نمی افتد…
چون خدا هست.
قایقت شکست ؟ پارویت را آب برد ؟ تورَت پاره شد ؟
صیدت دوباره به دریا برگشت..؟
غمت نباشد چون خدا با ماست !
هیچ وقت نگو ؛ از ماست که برماست !
بگو خدا با ماست.
اگر قایقت شکست، باشد! دلت نشکند! دلی را نشکنی.
اگر پارویت را آب برد، باشد ! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.
اگر صیدت از دستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود ! امید کسی را ناامید نکنی.
امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!
خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !
اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم دوباره به دست می آوریم.
دوباره می سازیم و دوباره به دست می آوریم.
دوباره می خریم و دوباره می خندیم….