ثانیه ها را...
ثانیه ها را عبور می کنم و دقایق را مرور.
تا ساعتی از انتظار سبز را ورق می زنم
ای ناب ترین غزل و ای روشن ترین حضور!!
چگونه باور کنم که در این هیاهوی حیله و ریا قلبم به یاد تو نتپد؟
ای باغبان گل های معنویت ای کوکب هدایت!
ای بهاری ترین نسیم!
ایا میشود روزی گرمای حضورت را حس کنم؟
ایا ان روز زنده خواهم بود؟
هر ادینه بوی ندبه صدای اشک یاد فرج و دستان مشتاقت خسته تر
از روزهای دیگر به سمت خدا قد می کشد تا سبد هاشان لبریز از میوه
ظهور شود!!!
سلام جالب بود بروزم تشریف بیاورید