نظر از: یااباعبدالله الحسین (ع) [عضو] 

پر از اعجاز ، پر از همهمه سقاخانه
منم و زمزمه ی مبهمِ سقاخانه
به تن پنجره فولاد گره خوردم تا
روی زخمم بچکد یک نمِ سقاخانه
می گذارم حجرالبغض دلم را پای
سبز نیلوفری پرچمِ سقاخانه
آمدم خسته و لب تشنه تر از اسماعیل
تا بنوشانی ام از زمزمِ سقاخانه
منم و شیشه ی بغضی که ترک خواهد خورد
عاقبت یک شب ابری دمِ سقاخانه

1393/10/14 @ 23:11

نظر از: احمدي [عضو] 

احمدي

سلام ممنون ک ب وبلاگ بنده سر زدید وبلاگ شما دوست خوبم هم زیبا بود

1393/10/08 @ 18:46


فرم در حال بارگذاری ...